۱۳۹۲/۲/۱۱

مرغ سحر




مرغ سحر - قمرالملوک وزیری-دانلود

مرغ سحر - ملوک ضرابی-دانلود

مرغ سحر - شهیدی و پوران-دانلود گوشه چشمی به ما کن (شعر : رهی معیری)

مرغ سحر- شجریان-دانلود

مرغ سحر - شجریان و همایون-دانلود

مرغ سحر - هنگامه اخوان-دانلود

مرغ سحر - نادر گلچین-دانلود

مرغ سحر - عقیلی-دانلود

مرغ سحر - فرهـــاد-دانلود

مرغ سحر - همایون-دانلود

مرغ سحر - سالار عقیلی-دانلود

مرغ سحر - اکرم بنایی-دانلود

مرغ سحر - شکیلا-دانلود

مرغ سحر - مهناز معمار-دانلود

مرغ سحر - حمید-دانلود



شعر ترانه : ملک الشعرا بهار
آهنگ : مرتضی نی داوود
دستگاه ماهور

قمرالملوک وزیری



مـرغ سـحـر نـالـه سـرکـن، داغ مــرا تـازه تـر کن

ز آه شرر بار، این قفس را برشکن و زیر و زبر کن
بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ 
نغمــه آزادی نوع بشــر سرا

وز نـفسی عرصه این خاک تـوده را، پر شرر کن

ظـلــم ظـالــم، جور صـیــــاد، آشیــــانم، داده بــر بـاد
ای خدا، ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن
نوبهار است، گل به بار است، ابر چشمم، ژاله‌ بار است

ایــــــن قــفــــــس، چـــون دلـــــم، تــنگ و تــــار است
شــعله فــکــن در قـفـــس ای آه آتـــشــیـــن

دســت طــبـیـعـت گـل عــمــر مــرا مـچـیـــن
جانب عاشق نگه‌ ای تازه گل از این، بیشتر کن
مـرغ بـیدل شـرح هـجران مـختصر٬ مختصر کن


شعر ترانه : ملک الشعرا بهار
آهنگ : مرتضی نی داوود
دستگاه ماهور

**************************************

گوشه‌ی چشمی به ما کن
درد اسیــــــــــران دوا کـن

شمع سحرگه چون فشاند
قطـره‌ی اشکـی یاد ما کن

ای لب نوشین تو صد چشمه‌ی بقا
ساز طـرب ساز و شبی از درم درآ

یا مده ای راحت‌جان وعده‌ای مرا، یا وفا کن

داغ حسـرت جان‌گـداز است
چاره‌ی ما سوز و ساز است

نالـه‌ی آتشیــن سـرکن ای دل
وز جدایی چـو نی شکوه‌ها کن

جانـم آمـد بر لـب ای گل
از نگاهی امشب ای گل

چاره‌ی عاشق بینوا کن

د‌ین و دل و جان و جهانم تویی تویی
آن‌کـه بـود فتنـه‌ی رویـــت منم منم
وان که بود شادی جانم تویی تویی

رحمتـی بـر خستـه جـانـی مبتـلا کن
چون بروید در بهاران لاله‌ای یاد ما کن

شعر : رهی معیری


            ****************************************************


عـمر حـقـیقـت به سـر شـد، عهـد و وفا بی اثر شد
ناله عاشق، ناز معشوق، هر دو دروغ و بی ثمر شدراستی و مهر و محبت فسانه شد
قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی، وطن و دیـن بهانه شد
دیده تر کنجور مالک، ظلم ارباب، زارع از غم گشته بی تاب
ساغر اغنیا پر می‌ناب، جام ما پر ز خون جگر شدای دل تنگ ناله سر کن، از مساوات صرف نظر کن
ساقی گلچهره بده آب آتشین،
پردهٔ دلکش بزن ای یار دلنشین

ناله بر آر از قفس ای بلبل حزین
کز غم تو، سینه من، پر شرر شد، پر شرر شد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیدگاه شما در باره این ترانه