شعر : بهادر یگانه
آهنگ : همایون خرم
در مایه اصفهان
به شهر و دیاری ببر تو مرا که نور خدا باشه
و من و تو
نباشه به دلها نشونه غم
امید و صفا باشه و من و تو
بریم اونجا که عشق و مستی خطا نباشه
تو سینه ها جای محبت ریا نباشه
به غیر خدا که مهربونه
نمیخوام دله دیگه بدونه
تو باوفایی تو باصفایی
از ایـن خستـه دل پروا
مکن مرا بیش از این
رسوا مکن
الهی بمــونی با
مهــربونی جدایی
نگیری قدرم بدونی
که دنیا نداره وفائی
بمـــون بر سر پیمــون
من تو بازی نکن با
جون من
که دنیا سرابه نقش بر
آبه دو روزه جوونی مثل حبابه
نیرزه به یکدم جدایی
نیرزه به یکدم جدایی
به شهر و دیاری ببر تو مرا که
نور خدا باشه و من و تو
نباشه به دلها نشونه غم
امید و صفا باشه و من و تو
بریم اونجا که عشق و مستی خطا نباشه
تو سینـــه هــا جــای محبــت ریـــا نباشه
به غیر خدا که مهربونه نمیخوام دله دیگه بدونه
تو باوفایی تو باصفایی
شعر : بهادر یگانه
آهنگ : همایون خرم
در مایه اصفهان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
دیدگاه شما در باره این ترانه