پرنده - سیمین غانم - دانلود
شعر ترانه : اردلان سرفراز
آهنگ : حسن شماعی زاده
توی یک جنگل خیــس کبود
یه پرنده آشیونه ساخته بود
خــون داغ خورشید تو سرش
جنگل بزرگ خورشید رو پرش
تـــو هـــوای آفتابـــی رو درختـــــا می پریــد
تنشو به جنگل روشن خورشید می کشید
تا یه روز ابرای سنگین اومدند
دنیای قشنگشــو به هم زدند
هرچی صبر کرد آسمون آبی نشد
ابــــرا مـونـدنــد هوا آفتابـــی نشد
بس که خورشیدشو تو زندون سرد ابرا دید
یه دفعه دیوونه شد از توی جنگل پر کشیـد
زندگیشو توی جنگل جا گذاشت
رفت و رفت ابـرا رو زیر پا گذاشت
رفت و عاقبت به خورشیدش رسید
اما خورشیــد به تنش آتیش کشید
اگه خورشید یکی تو آسمونه
مرغ عاشـــق رو زمیـن فراوونه
روزی یکــی به بالا چشـم می دوزه
میره با اینکــــه می دونه می سوزه
من همون پرنده هستم که یه روز خورشیدو دید
اســم من یه قصـــه شــد این قصه رو دنیا شنید
شعر ترانه : اردلان سرفراز
آهنگ : حسن شماعی زاده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
دیدگاه شما در باره این ترانه